اميد فراستی
26/02/2007, 01:50 AM
مراسم اسکار که شاید بزرگترین و باشکوه ترین واقعه هنری سال باشد آغاز شد. الن مجری برنامه دومین زنی است که این کار سخت را عهده دار شده و انصافا شروع خوبی داشت. اوایل کمی مکث بین شوخی هایش زیاد بود ولی خیلی زود به برنامه مسلط شد و تماشاگران را به قهقهه انداخت. فعلا هزارتوی پن دو جایزه را از آن خود کرده و رکورد دار است.
الن گفته بود شوخی سیاسی نمی کند اما چندان به این قول وفادار نماند: جنیفر هادسن رای مردم را در آمریکن آیدول (مسابقه تلويزيونی آوازخوانی با رای مردم) بدست نیاورد و نامزد اسکار شد، الگور هم رای مردم را بدست آورد! و نامزد اسکار شد.
اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد به آلن ارکين رسید که در فیلم Little miss sunshine بازی کرده بود.
مجری برنامه امسال به نسبت بیشتر با تماشاگران رابطه برقرار می کند تا به حال الن چند بار از صحنه خارج شده و بین جمعیت با آنها صحبت کرده است.
لئوناردو دیکاپریو و ال گور روی صحنه رفتند و راجع به گرم شدن زمین صحبت کردن. دیکاپریو از ال گور پرسید آیا مطمئن است چیزی به مردم نمی خواهد بگوید. بعد اشاره کرد که مراسم اسکار امسال سبز (مطابق استانداردها برای حفظ محیط زیست)، است. بعد باز از گور پرسید آیا چیزی نی خواهد بگوید و اینجا بود که گور کاغذی در آورد تا مثلا نامزدی اش را برای ریاست جمهوری اعلام کند که موسیقی اسکار مانع شد و این شوخی خاتمه یافت.
اسکار بهترین انیمیشن بلند به Happy Feet اعطا شد.
جایزه بهترين فيلمنامه اقتباسی را که هلن میلر و تام هنکس اعلام کردند به از دست رفته اسکورسیزی رسید. اولین اسکار این فیلم است و همه انتظار اسکارهای بعدی را دارند.
امسال قطعا غیر رسمی ترین اسکاری است که تا به حال دیده ام. و چرا که نه ... این بار الن بین تماشایان رفت و از اسپیلبرگ خواست عکسی از او و کلینت ایستوود بگیرد.
اسکار بهترین فیلمبرداری هم به هزارتوی پن رسید.
اسکار بهترين جلوه های ويژه تصویری به فیلم دزدان دريايی کارائيب: صندوقچه مرد مرده اهدا شد.
جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی به زندگی ديگران از آلمان رسید. بسیاری مطمئن بودند این جایزه به هزار توی پن می زسد.
خب رسیدیم به بازیگر نقش مکمل زن. آیا دختر کوچولوی Little miss sunshine جایزه را از دست جورج کلونی می گیرد؟ نه، همانطور که همه حدس می زندند جنيفر هادسن برای دختران رويايی این جایزه را برد.
نوبت ال گور و حقيقت تلخ رسید که باید با چند مستند قوی، یکی در مورد عراق رقابت کند. و بله، ال گور و تیم سازنده فیلم برای گرفتن اسکار روی صحنه رفتند.
کلینت ایستوود از یک عمر فعالیت هنری انیو موریکونه تقدیر کرد. تکه هایی از آثار ماندنی او نظیر خوب، بد، زشت و سینما پارادیزو اجرا شد و سلین دیون خواننده کانادایی هم قطعه ای از او را اجرا کرد. سالن برای موریکونه به پاخواست و ایستوود جایزه را به او اهدا کرد. موریکونه به ایتالیایی سخنانی گفت که ایستوود ترجمه کرد. نمی دانم ایستوود ایالیایی بلد یا از قبل ترجمه اش کرده بودند.
رقابت به نقاط حساس رسیده است. نوبت موسیقی رسیده و رقبایی قدر ... و بله، بابل اولین اسکارش را گرفت.
زنده باد!! بهترین فیلمنامه اصیل به Little miss sunshine رسید. آیا معنی این جایزه این است که شانس این فیلم برای گرفتن اسکار بهترین فیلم از بین رفته است؟
در فاصله آگهی ها هم این را بخوانید که همکارم در بخش فارسی نوشته: سال گذشته اميد فراستی در عملی دواطلبانه و هنر دوستانه برای پوشش زنده مراسم اسکار به کمکم آمد. امسال متاسفانه تعطيلی آخر هفته اش با اسکار همزمان شد من رو دست تنها اين چاه انداخت.(اميدوارم سال بعد اسکار را چهارشنبه يا پنجشنبه بياندازند؟). خلاصه امسال من با تمام شدت و حدت سعی می کردم که خبر اسکار را لحظه به لحظه پيش از رقبای ديگر به روز کنم که اتفاقی چشمم به اين صفحه افتاد . ديدم که ای دل غافل شريک پارسالم رقيب امسالم شده. و قبل از اينکه من بجنبم اين اميدخان زودتر دست بکار شده و خلاصه بازار ما رو حسابی از سکه انداخته. البته جدا از اين حرفا حسن اين کار اينه که لحن و زبان غير رسمی وبلاگی حس و حالی زنده به اين مراسم با شکوه می بخشه که شايد زبان رسمی خبری چندان نتونه بازگو کننده اتفاقات مراسم باشه که اتفاقا امسال کمی نسبتا به سالهای پيش با اجرای الن دجنرس بامزه تر شده، هز چند که مجری محبوب من هنوز بيلی کريستال هستش. خلاصه از دست اين هنردوستان کم خواب پر انرژی وبلاگ نويس.
حقيقت تلخ جایزه بهترین آواز اصیل را هم گرفت و بسیاری را شگفت زده کرد. همه مطمئن بودند این جایزه به دختران رويايی می رسد.
کیت وینسلت هم روی صحنه آمده تا جایزه بهترین تدوین را اعلام کند. اسکار به از دست رفته رسید: دومین اسکار این فیلم. تقدیر او از اسکورسیزی اشک را به چشم این استاد مسلم سینما آورد.
یادآوری از دست رفتگان سینما را هم جودی فاستر به جا آورد: گلن فورد، فیلیپ نواره، ایمامورا، سیدنی شلدون، جک پالانس و رابرت آلتمن معروف ترین هایشان بودند.
خب، سیمور هافمن برای اعلام بهترین بازیگر نقش اول زن روی صحنه آمده. و بدون هیچ شگفت زدگی هلن میلر جایزه را برد.
شوخی های الن داره به جاهای باریک می کشه. الا ن با یه جارو برقی شروع کرده بود به جارو کردن سالن جلوی پای میهمانان.
خب نوبت جایزه هیجان انگیزتر بهترین بازیگر مرد رسیده: ... بله فارست ويتاکر برای آخرين پادشاه اسکاتلند. صحبت های احساساتی ویتاکر از عشقش به سینما و بازیگری اشگ را به چشم همه آورد.
اسپیلبرگ، کاپولا و لوکاس برای اهدای جایزه بهترین کارگردان روی صحنه آمده اند: آیا معنی اش برنده شدن اسکورسیزی است؟ بله، قطعا .... همه سالن به پا خواسته اند. اسکورسیزی می گوید پاکت رو چک کنین ببینین درسته؟ پشت صحنه جک نیکلسون سوت می زند و منتظر است تا مارتین را در آغوشش فشار دهد. اسکورسیزی پنج دهه در انتظار این لحظه بود.
دایان کیتون و جک نیکلاس روی صحنه آمده اند تا آخرین جایزه را اهدا کنند و این بار هم فیلم از دست رفته ساخته اسکورسیزی جایزه را می برد. امسال همانطور که پیش بینی می شد با چهار اسکار، سال اسکورسیزی بود.
یک اسکار دیگر هم تمام شد. مثل همیشه از برخی اسکارها هیجان زده و از برخی هم دلسرد شدیم. ولی همین است دیگر انتخاب حدود ۶۰۰۰ دست اندرکار سینمای آمریکا.
خبرهای لحظه به لحظه را از سایت بی بی سی دنبال کنید.
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
اميد فراستی
24/02/2007, 02:50 PM
- ایرنا: ابوترابي: محل اختفاء شهرام جزايري بايد شناسايي وسپس دستگير شود
- کیهان و خوانندگان: با اينكه فردي هستم كه مدام از كراوات استفاده مي كنم ولي هميشه دلم براي مظلوميت مردم فلسطين سوخته و مي سوزد ...
- ایسنا: جمشيدي: جزايري فعلا درايران است
- کیهان و خوانندگان: يكي از روزنامه ها با چاپ مطلبي راجع به نحوه ساخت انيميشن «تام و جري» از اين كارتون بسيار تعريف و تمجيد كرده بود. در حقيقت اسرائيلي ها تا دهه 80 ميلادي در اروپا به موش كثيف مشهور بودند. اسرائيلي ها با پرداخت مبالغي به كمپاني هاليوود زمينه را براي تهيه و توليد اينميشن تام و جري فراهم ساختند. ساخت كارتون تام وجري نه تنها سبب شد نام موش كثيف از ذهن ها پاك شود بلكه موش را به يك موجود زيرك و دوست داشتني تبديل كرد.
- فارس: دبيركل جمعيت ايثارگران: هوشياري رهبر انقلاب استراتژي اثبات شرايط فوقالعاده را خنثي كرد
کیهان خوانندگان: روزنامه همشهري (محله) مورخه 30/11/85 خبري در رابطه با اهداي جايزه ادبي به صادق هدايت چاپ كرد. آقاي صادق هدايت كيست كه چنين تجليلي از او بشود؟ نويسنده اي كه خودكشي كرده، كتاب هايش به گونه اي نيست كه كسي بخواهد جوانان را تشويق به خواندن آنها بكند.
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
اميد فراستی
23/02/2007, 11:47 AM
نوشته ای از لادن پارسی
تمام شب را بد خوابيده بودم. ناگهان با صدای انفجاری عظيم هراسان و گيج خواب از تخت پريدم پايين و در کنار تخت زانو زدم و در جستجوی دودی قارچی شکل از پنجره به آسمان نگاه کردم. بعد فرياد زنان به طرف اتاق پدر دويدم تا به زيرزمين برويم.
دم در اتاق پدر و با ديدن قيافه هراسان او تازه هوشيار شدم. نه! هنوز جنگ نشده بود، هنوز آمريکا تهران را بمباران اتمی نکرده بود، هنوز فقط انرژی هسته ای حق مسلم ما بود و فقط کمی باران باريده بود. اما چقدر صدای رعد شبيه صدای موشک های صدام بود.
تمام تنم می لرزيد. پدر را آرام کردم و به آشپزخانه رفتم تا ليوانی گل گاوزبان درست کنم و بنوشم تا شايد رعشه ای که زير پوستم جريان داشت، آرام بگيرد.
نشستم و سيگاری گيراندم. از آنچه يادم آمد خنده ام گرفت، خنده که نه، زهرخند: سال ها پيش دوست نقاشی که در بوزار فرانسه درس خوانده بود، داستانی تعريف کرد. گفت: با دختری سوئدی هم خانه بودم. يک بعد از ظهر ابری و گرفته پاريس، رفتم جلوی آينه تا آرايش کنم. دوست سوئدی ام پرسيد کجا می روی؟ گفتم به تظاهرات. پرسيد چه تظاهراتی؟ توضيح دادم در کشور ما ايران، شاهی ديکتاتور حکومت می کند که زندان هايش پراست از دانشجويان و مخالفان سياسی او، در ضمن رهبر مذهبی کشور را هم به تبعيد فرستاده. امروز قرار است برای آزادی زندانيان سياسی و بازگشت رهبر مذهبی کشور در پاريس راهپيمايی کنيم. دخترک سوئدی يکهو با شوقی غريب گفت: اوه! خدای من چقدر انگيزه برای زندگی!
همانطور که گل گاو زبان را مزه مزه می کردم گفتم خدايا کمی بی انگيزگی عطا فرما! که سخت محتاجيم. خواب از سرم پريده بود.
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
مهرداد فرهمند
21/02/2007, 07:13 PM
رئيس جمهور ايران در جمع مردم لاهيجان: برای ما زشت است که در شمال کشور در گيلان و لاهيجان بهترين چای توليد شود اما چای بيگانه استفاده کنيم، بر سر سفره ايرانی بايد چای ايرانی باشد ... روزی نيست که مردم با نوشيدن يک چای معطر ياد لاهيجان و لاهيجانيها نباشند.
فرماندار لاهيجان در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی: "همان طوری که نوشابه ها به خاطر مسائل سلامت با دستور رئيس جمهور ازسلف سرويس وزارتخانه ها حذف شد، ماهم مصرانه درخواست داريم رئيس جمهور به وزارتخانه ها، پادگانها، شرکتهای دولتی و نيروهای نظامی وانتظامی دستور دهد مصرف چای داخلی جايگزين چای خارجی شود، گروههای مافيايی به خاطر سودهای کلان ذائقه مردم را بسوی چای خارجی تغيير دادند درحالی که چای داخل از نظر سلامت و بهداشت در دنيا در رديف اول قرار دارد".
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
اميد فراستی
17/02/2007, 10:44 AM
نوشته ای از ا.ح
چند شب پیش کانال چهارم تلویزیون بی بی سی، گزارش مستندی از راگی عمر، گزارشگر مشهور (و سابق) بی بی سی از ایران پخش کرد که تا آنجا که خبرش را دارم خیلی از کارکنان بخش فارسی پای آن نشستند : درون ایران
از همان ابتدای این مستند گزارشی، چیزی که فکر من را به خود مشغول کرده بود، آن بود که رگی عمر چه چیز ناگفته ای را می خواهد در باره ایران بگوید و چگونه داستانش را روایت خواهد کرد.
مستند ها یا گزارش هایی که در باره ایران در این سالها از تلویزیون های جهان پخش شده است، تقریبا کمتر جای خلاقیت، نو آوری و یا گفتن حرف های تازه را باز می گذارد، هر چند که هنوز برای بسیاری از مخاطبانی که چیزی از ایران نمی دانند و مثل همسایه های هنرمند سوئیسی ما فکر می کنند توی خیابان های تهران مردم سوار شتر می شوند، باز هم ایران سرزمین ناشناخته ای به شمار می رود.
ادامه "گزارش تلویزیونی از ایران به سبک رگی عمر"
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
اميد فراستی
15/02/2007, 10:04 AM
مدتی است صنعت سينما، به گوشی های تلفن همراه به عنوان "پرده چهارم" نگاه می کند. بعد از سينما، تلويزيون و نمايشگرهای رايانه ای، حالا همه به دنبال تسخير صفحه کوچک تلفن های همراه هستند. به همين منظور فيلم هايی نيز مختص تلفن همراه ساخته شده و هنرمندان مستقل هم به ساخت فیلم برای این تلفن ها علاقه نشان داده اند. از جمله کسانی که اخیرا به سمت تولید چنین فیلم هایی رفته اند، زن و شوهری اند که کارگردانی فیلم "Little Miss Sunshine" را به عهده داشتند.
اين دو وقت زیادی روی اینترنت صرف کرده اند و فیلم های مورد توجه مردم در سایت هایی مثل یو تیوب را تماشا کرده اند تا ببینند مردم بیشتر از چه موضوعاتی خوششان می آيد. از جمله نتایجی که آنها بدست آورده اند يکی هم علاقه مردم به دیدن فیلم هایی است که در آنها بلایی سر کسی می آيد و مثلا کسی از روی درخت می افتد.
ديتون و فریس که فيلم جاده ای شان، "Little Miss Sunshine" به طور غير منتظره ای مورد توجه قرار گرفت و نامزد اسکار هم شده معتقدند تفاوت بزرگی بین تولید فیلم برای پرده بزرگ و صفحه کوچک وجود دارد و در مورد تماشای فیلم های بلند مدت روی تلفن هم ابراز تردید می کنند. اين دو می گویند تلفن های همراه جای مناسبی برای تبلیغات سیاسی هستند.
مسئله این است که هر بار رسانه تازه ای ظهور می کند، همه نگران تاثیرش بر رسانه های مشابه و قدیمی تر می شوند، اما تجربه نشان داده که در این شرایط رسانه های قدیمی تر بعد از مدتی حوزه مختص به خود را باز می یابند و در آن عرصه به فعالیت ادامه می دهند.
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست