حتی لک لک ها هم اون موقع خوابن!
23/05/2006, 01:22 PM
همکار راديويی ام سهیل ناظمی زاده شما رو بيشتر با کار در راديو آشنا می کنه: "راستش وقتی نوشته همکارم ایمان علیزاده رو خوندم، من هم برای اینکه نامم به عنوان دومین رادیویی که در وبلاگ بی بی سی چیزی نوشته ثبت بشه، گفتم مطلبی رو به اون اضافه کنم تا هم وبلاگ بی مطلب نمونه! و هم شما کمی بیشتر ازکار بچه های شب کار رادیو بدونید.
یه رادیوچی که توی تیم برنامه جام جهان نمای بی بی سی باشه، دیگه ازساعت 6 بعد ازظهربه بعد کارش تمومه و می تونه به فکر رفتن به خونه یا شاید هم نوشتن مطلبی برای وبلاگ بی بی سی باشه! ولی خوبه یادی هم از بچه های شب کار رادیو بکنیم که کارشون برای تهیه برنامه چشم انداز بامدادی، تازه ازساعت 8 شب شروع می شه. البته این شب کاری که گفتم شتریه که درخونه همه می خوابه و همه به نوبت باید صابون شب کاری رو به تنشون بمالن! (گفتم شتر یاد همکارمون جمال دردوبی افتادم. البته خودش نه، گزارشش درباره شیرشتر رو می گم!)
اونایی که برنامه چشم انداز رو گوش می کنن می دونن که این برنامه ازساعت 6 تا 8 صبح به وقت ایران پخش می شه که به وقت لندن می شه ساعت 3:30 تا 5:30 صبح. پس شب کارهای عزیز و زحمتکش و پر تلاش (که چون خودم هم جزو اونها هستم سزاوارهرتعریف و تمجیدی هستن!)، ازساعت 8 شب لندن شروع به تهیه برنامه، انجام مصاحبه ها، نوشتن مقدمه و موخره گزارش ها، و گردآوری و ترجمه خبرها می کنن تا ساعت 3:30 صبح که برن توی استودیو و با صدایی که اصلا نشون نده چقدر خواب آلود هستن! و انگار که ساعت 6 صبحه، خیلی بشاش برنامه شون رو اجرا کنن. البته تا یادم نرفته بگم که تیم برنامه دو ساعته بامدادی بی بی سی فقط شامل یه تهیه کننده هست که درضمن خودش مجری برنامه هم هست به همراه خبرخوان و البته یک نفرکه ازساعت یک بعد ازظهر روز قبل تا ساعت 9 شب، بیشتر مطالب و گزارش های برنامه رو حاضرکرده و درحقیقت بیشتر بار برنامه روی دوش اون بوده (و البته بعدش هم رفته خونه!) و ما بهش می گیم Bridge Producer و نمی دونم فارسیش چی می شه! ببخشید!
خلاصه اش این که بچه های شب کار رادیو که البته ازصبح پنج شنبه قراره هم تعدادشون بیشتربشه و هم برنامه شون به کلی فرق بکنه و یه جوردیگه بشه (نمی گم چه جوری تا خودتون برین گوش کنین!)، ساعت 5:30 صبح که می شه، خسته و با چشمانی پف کرده! منتظر می شن تا تاکسیشون بیاد و تا ساعت 6 یا 6:30 صبح برسن خونه و اگه مثل من یه پسرکوچولوی نق نقو نداشته باشن! بلکه بتونن یه چند ساعتی بخوابن.
حالا دیگه کی اون موقع حال وبلاگ نوشتن داره؟!! من که فکر می کنم حتی لک لک ها هم اون موقع خوابن!"
اظهارنظرها ارسال اظهار نظر
خوب کار بسیار سختی هست. ما هم قبول داریم و به همین دلیل هم هست که فقط بی بی سی گوش می کنیم. (خوب ایراد هم داره) ولی حرف نداره چون خبر ها را در ایران نمیشه خوب دریافت کرد(سانسور).
و از همه بربچس تشکر می کنم چون وقتی صبح ها پدرم بی بی سی گوش میده ما رو هم از خواب صبح محروم میکنه.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
سهیل جان، اگه پس از ذکر خیری از "شتر" یاد خودم هم بیفتی تورا ملامت نمی کنم.
هرچه هست از قامت ناساز بی اندام ماست!
ولی به هر حال یاد دوستان نیکوست! و اما من دو تا پسر کوچولوی نق نقو دارم که پیش از خروسخون بیدار میشن و به لطف سروصدای آنها مجبور می شم، خواب نوشین صبحگاهی رو، ول کنم و برنامه بامدادی رو گوش کنم.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
جمال جان امیدوارم از نوشته من نرنجیده باشی . می دانی که هدف بازی با کلمات و کمی هم شوخی با همکارعزیزی بود که همه گزارش های شنیدنی او را ازدوبی دوست داریم . گزارش شیر شترهم اولین باردرهمین برنامه چشم انداز بامدادی پخش شدکه من اون شب تهیه کننده اش بودم . به هرحال اگرصحبت ازقامت ناسازبی اندام باشه، من و بویژه شکم مبارک که حدود یه متر در آفسایده!!! حرف اول رومی زنیم!
پسرهای گلت روببوس !
سهیل
در مورد اين نظر شکايت کنيد