مرد 200 ساله
29/04/2007, 06:25 PM
سفر ما به اسرائیل، حکایت رد شدن سیاوش از آتشه ( سوزنده اس) . کله مون پرضد و نقیض شده، اطرافیانمونو گیج کردیم، کلی کارهای عجیب ازمون سرزد. یکیش تبرک تسبیح بود. اونم من! که معروفم به لامذهبی.
چرا تسبیح
سالهاس که عتیقه جات جمع میکنم. تقصیره صادق ... و شاهزاده ساسانیش در داستان "تخت ابونصر" که از 15 سالگی منو به راه کج خرید زیرخاکی، ... هدایت کرد.
یکسال پیش از شنبه بازار پورتوبلو لندن که نزدیک خونه مه، یه تسبیح تبتی خریدم که از
پاسپورتمم برام عزیزتره! تسبیحی با مهره های استخوان..
بین مردم تبت رسمه که از استخوان روحانیون و مقدسینشون اشیا مذهبی درست میکنن. مثله فلوت ، تبل ؛ کاسه درویشی و تسبیح.
این تسبیح از استخون یکی از این قدیسین تبتیه که نشون میده ماله 150 تا 200 سال پیشه.فلوت استخوان(تبت)
چقدر خنده دار
شب قبل از سفر به "اسرائیل فعلی"! اولین چیزی که توو ( با عرض معذرت برای استفاده از "وو") چمدونم انداختم این تسبیح بود. بردنش، از مسواک و آی پاد و ادکلن و اینجور چیزا برام واجب تر بود. توو اورشلیم / قدس این تسبیح دردسر شد. دائم ازم میپرسیدن چی؟ جواب میدادم، اونام میخندیدن(مخصوصا به شاه مهره اش که شبیه یه جمجمه بریده شده، میگفتن: پس اینم کله اش دیگه!).کنار صخره صلیب، سنگی که گفته میشه سنگ شستشوی بدن مسیح بوده. اون سیاهه منم
حالا نوبت منه که بخندم
وقتی پشته صف زیارت از جاهای مخصوص وایساده بودم، متوجه شدم که این اصلا رسمه که زاترا با خودشون تسبیه بیارن و تبرکشن بدن، بخصوص بین مسیحیا.
این تسبیحو دور مچ و کف دستم چرخوندم، پشت صف کوه صلیب مسیح کلی صبر کردم تا دستمو کردم توو سوراخی که به محل صلیب میرسید( نگران بودم که نکنه پرت شه اون زیر) تسبیح قاطی خاک شد. به درگاه آرامگاه بهاالله زدم وسکوتو بهم زدم. به زمین شام آخر مسیح که توریستها بخاطرش عفب رفتن و بهم خوردن!
به سنگی که مسیح دستاویز شد تا صلیب و از زمین برداره. به دیوار ندبه در کنار نگاه خاخامهای تورات به دست. به دیواره غار صخره معراج بعد از جنگ اعصاب و حلقه لیام اسب براق...
استخوانهای این قدیس که دونه های این تسبیح شده و الان دستمه، سالها بعد از مرگش رفت زیارت. زیارتی که وقتی خودش زنده بود براش غیر ممکن بود. قسمت این بود که من دستشو بگیرم و ببرم بیت المقدس !
.....ولی!!
جالبه که روز آخری از کوچه های سنگفرش کنار یه بازار قدیمی دوره رومی ها رد میشدم ( توو خود شهر قدیم بیت المقدس) که یه مغازه عتیقه فروشی دیدم.
یه مرد پیر با موهای سفید و قد بلند با شلوار کوتاه توش نشسته بود و بی نهایت بداخلاق میزد.
رفتم توو دیدم کلی مهره های باستانی که تو شهر پیدا کرده رو گذاشته برای فروش.
مقدارزیادی سفال و اینجور چیزا هم بود.
این تسبیح و دستم دید و گفت: بده بینم!
نیگا کرد و گفت: قدیمی نیست! از سن خودت کمتره...
البته تخصصش استخوان نبود.
اظهارنظرها ارسال اظهار نظر
تو خودت ديگه متبرك شدي! واسه من يكي كه خيلي زيادددددددد
در مورد اين نظر شکايت کنيد
بازم مثل همیشه قشنگ نوشتی. مثل همیشه قشنگ. بازم ادامه بده. منتظر گزارشهای دیگه هم هستم
در مورد اين نظر شکايت کنيد
حالا ديگه شما هم جزو مقدسين شدی و می تونی دکان دعا نويسی بزنی و کلی مريدان به گردتان حلقه خواهند زد. اين تسبيح را که نشان بدهی و بگويی به ولايت اسراييل سفر کرده و تمامی مقدسين عالم وجود اين را تبرک کرده اند حتی می توانی ادعای امام زمان بودن هم بکني. در انگليس نمی دانم ولی در ايران فوری خانه تان مملو از زايرين و خواستاران شفا و شيفتگان عالم باقي خواهد شد وبسيجيان جای بر کف هم منتظر دستورشما برای حمله به کفار. اين انگليسيها هم که بدانند اين همه طرفدار داريد فردايش کلی بهتان حقوق و مزايا خواهند داد. (اينقدر نخند بچه ! مقدس شدن شوخي که نيست)
در مورد اين نظر شکايت کنيد
hala fek mikoni tasbihet vagheie?
بهزاد: تسبیح واقعیه. استخوان آدمه از تبت. باید به متخصصای بیشتری نشونش بدم. ولی استخوان اصلا تخصص میخواد. هر کسی نمیتونه نظر بده.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
khoshba hala in tasbeh, kash man jaya in tasbeh bodam..
در مورد اين نظر شکايت کنيد
رسيدن به خير استاد
حکايته جالبی بود اين تسبيح در ضمن تبرک تسبيحت هم هيچ کار عجيبی نيست حتی اگر خودت رو لاهذهب ميشناسي.
حالا تسبيح فروشه!؟ چندشو بدم!؟ ها ها
دمتون گرم گزارشتون عالی بود
در مورد اين نظر شکايت کنيد
خوشبحالت ایکاش من جایی اون تسبیه بودم
در مورد اين نظر شکايت کنيد
hatman khabare tasbih ro be ma ham bede;)
در مورد اين نظر شکايت کنيد
بهزاد- تو داستانها میگن اون دنیا صور زده میشه و تمام اعضای بدن هر آدمی در یک مخل جمع میشن تا اقرار کنن. حالا من موندم این موبد تبتی بدبخت باید بیاد تو لندن دنبال مهره هاش تو چمدون بهزاد بگرده؟؟
در مورد اين نظر شکايت کنيد
salam marde ostokhanhaye adabiat dooste dastan khon .....
امید وارم حالت خوب باشه .
ذیگه جال نوشتن ندارم
بدرووووووووووووووووووووووووووووووووود
در مورد اين نظر شکايت کنيد
اخلاق عجیبی داری و به این سادگی ها نمیشه تورو شناخت .از اینکه متبرک شدی خوشحلم وخوب کاری کردی اون تسبیح رو هم متبرک کردی.حلا اون کسی که الان اوستخونش دست تو هست کلی خوشحاله...من به این کار تو احترام میزارم و تشکر میکنم...مطلبی که نوشتی عالی بود
در مورد اين نظر شکايت کنيد
آق بهزاد، حالا دیگه وجود زی جود سرکار هم بسکه به اون اماکن متبرکه مالیدین، مثل یه امامزاده متبرک شده .اگه اجازه بدین ... بیایم دخیل به بندیم.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
درود بهزاد جان،
اولا كه خوده تسبيح رو كه ازش تعريف ميكردی كلی حال كردم، بايد چيزه باحالی باشه. اما هرچی بوده، الان كلی بهتر شده! با اون سفری كه باهات اومد و اينهمه جاها رو لمس كرد!
حتی اگه حرف اون پيرمرده آخر ماجرا درست هم باشه، اين تسبيح الان يه چيزه خيلی خاصی هست، يه چيزی كه آخرشه!
در مورد اين نظر شکايت کنيد
بسی زيبا و بر دل نشين
در مورد اين نظر شکايت کنيد
دروووود بهزاد جون.بازم از این پستا بزار که حسابی منو برو بکس حالیدیم باهاش دمت جیززز.راستی خوش به حال تسبیحت ;)
در مورد اين نظر شکايت کنيد
che bahal bod,hesabi khosh gozashteha,hala man be pedaram ke ghasde azimat be lobnano dare sefaresh mikonam hatman baram az in atigheha biyare
در مورد اين نظر شکايت کنيد
i have heared BBC radio for long time and i have read BBC weblog for long time as well........i dont know why when BEHZAD write a post for weblog..it would be so interesting ..realy he write so special .....i am so happy that behzad is going to write to this weblog again.......some friends and i are looking forward to seeing Behzad's post in this friendly , lovely weblong ever after.......
در مورد اين نظر شکايت کنيد
بهزاد آخر معمایی...!!!
ولی واقعا نویسنده ی خوبی هستی...
یه کتاب بنویس مگه چی از رولینگ کم داری؟؟؟؟...
خدارو چه دیدی شاید تو هم بیلیونر شدی...
در مورد اين نظر شکايت کنيد
بهزاد جان واقعا مطلب جالبی بود مخصوصا اون کله ی اسکلته خیلی خنده دار بود.کلی خندیدم.عجب تسبیحی داریها!!!
در مورد اين نظر شکايت کنيد
درووووووووووود
اقا بهزاد قربون مرام شوفری تو بشم این سفرهای تو منو یاد این شعر می ندازه :
گاهی مسجد گاهی کعبه گاهی میخونه میری
کی هستی و چی هستی فقط خدا می دونه
حل این معما منو کرده دیونه
اوا یه مصرع کم اوردم خب عیبی نداره همین جوری قبول کن ...
فدای رنگ موهات
در مورد اين نظر شکايت کنيد
ما تو تهرون تسبيح را جزو ابزارالات لات بازي ميدونيم ايول عجب تسبيح بيستي داري چند ؟
در مورد اين نظر شکايت کنيد
مرد 200 ساله یاد فیلمش افتادم .
تجربه های جالبی داشتی وقتی مطلبو می
خوندم انگار اونجا تو اون مکان ها
بودم , اون حسی که میگی برای منم
یه جورایی ملموس بود با اینکه اونجا نبودم.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
درود بر شما!!!
من هم یه تسبیح دارام که مهرهاش از استخانهایه امام راحله! خیلی مقدسه!!!(:
در مورد اين نظر شکايت کنيد
واقعا جالبه این همه آدم که به نظر میاد اصلا از این چیزا خوششون نیاد کلی از زیارت کردن و تسبیح و ... حرف زدن فکر کنم خیلی ها اولین بارشون باشه که از این حرفا می زنن و آرزوی زیارت یه جایی بلاخره براشون خوشایند شدهخوب اینم یه جورشه!
در مورد اين نظر شکايت کنيد
با سلام و خسته نباشيد به شما عزيزان من خيلي خوشحال مي شوم كه دراين زمنيهها مطالب گفته بشود و اگر امكان دارد تصاوير مكانها و افراد در حال عبادت هم آورده شود چون من هم عكاس هستم و هم نويسنده و خيلي دوست دارم كه در مورد اديان مطالبي بشنوم و من خيلي خوشحال شدم اين مطالب جالب را اينجا مشاهده كردم اميدوارم كه با شما همكاري داشته باشم و من به مستندها خيلي خيلي علاقه دارم مخصوصا مستندهاي اديان و مذاهب مختلف با تشكر عليرضا
در مورد اين نظر شکايت کنيد