جوک های دوران نازی ها
3/09/2006, 07:55 AM
اين هفته کتابی حاوی جوک هايی که در دوران حکومت نازی ها بر آلمان ساخته شده، منتشر می شه. پنجشنبه، روزنامه تايمز لندن به اين بهانه گزارش جالبی چاپ کرده بود. ظاهرا اوايل، هرچند نقد رژيم ممنوع بوده اما محاکم قضايی مجرمان رو تنها به اخطار يا پرداخت جريمه محکوم می کردن. اما بعدتر يک جوک می تونست به قيمت جان گوينده اش تمام بشه و برای مثال يک کارگر برلينی به خاطر تعريف کردن اين جوک اعدام شده:
گورينگ و هيتلر بالای برج راديو برلين نشسته بودن. هيتلر می گه: می خوام کاری کنم که مردم برلين رو به وجد بياره. گورينگ پيشنهاد می کنه: چرا همين حالا نمی پرین پايين؟
تايمز چند تا جوک ديگه هم نوشته که بامزه است. مشابه يکيش رو ما هم به فارسی داريم:
يه روز هيتلر از يه ديوونه خونه بازديد می کرده. هر جا رد می شده همه مريض ها بهش سلام می دادن و هايل هيتلر می گفتن. تا اينکه می رسه به يکی که سلام نمی ده. هيتلر ازش می پرسه: چرا مثه بقيه ادای احترام نمی کنی؟ طرف جواب می ده: قربان من پرستارم، ديوونه نيستم!
يه جوک بانمک ديگه پروژه اصلاح نژاد آلمانی ها رو به سخره گرفته:
نژاد جديد، لاغر مثل گورينگ، بلوند مثل هيتلر و قد بلند مثل گوبلز خوهد بود!
گورينگ چاق بود، هيتلر تيره و گوبلز هم کوتاه قد. آخرين جوک هم خيلی باحاله:
دو تا برلينی اوايل سال 1945 به هم می رسن. يکیشون می پرسه بعد از جنگ چيکار می خوای بکنی؟ طرف می گه: بالاخره می تونم برم تعطيلات و می خوام آلمان بزرگ رو بگردم. اون يکی می پرسه: خب، بعد از ظهرش چيکار می خوای بکنی؟
به قول تايمز، الان ديگه بعد از 60 سال گفتن اين جوک ها خطری نداره! ظاهرا رودولف هرتزوگ (پسر ورنر هرتزوگ) نويسنده کتاب (و فيلم)،قصد داشته اين ايده که مردم آلمان در دوران هيتلر چنان هيپنوتيزم شده بودن که شقاوت و پوچی نازی ها رو نمي ديدن زير سوال ببره.
اظهارنظرها ارسال اظهار نظر
هنوز براي ايرانيا خيلي سخته که به جکائي غير از 17+ بخندن!
در مورد اين نظر شکايت کنيد
خیلی جالب بود .اگه میشه بازم از جک ها بزارید
در مورد اين نظر شکايت کنيد
خوب بود ذکر ميکرديد که آقای رودولف هرتسوگ نويسندهء اين کتاب يک فيلم مستند تلويزيونی مفصل هم با همين عنوان ساخته که پنجشنبهء گذشته در کانال اول آلمان (ARD) پخش شده است و بسيار جالب و ديدنی بود.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
چرا وقتی به روز می کنید تو بلاگ رولینگ پینگ نمی کنید بفهمیم
در مورد اين نظر شکايت کنيد
خوندن رمانهای کلاسیک یه دوره از یه مملکت یا ملت مثل تجربه کردن تاریخه. بدبختی، تو مملکت ما رمانایی که بشه گفت اینکار رو کردن خیلی کم هستن. شاید جوکهایی که بین مردم گفته می شه یا با اس ام اس رد و بدل می شه اینکار رو بکنه. به شرطی که یه خوش ذوق مردم/تاریخ شناس جمع و جورشون کنه.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
یک جوک هم من براتون بگم.
بوش میگه که احمدی نژاد خیلی آدم عجیبی هست !!!! برای اینکه با آن طرز فکری که داره چرا به کلیسای ما نمی آید.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
بیچاره آلمانی ها، از بس هیتلر به آنها ظلم کرده بوده، حتی جوک گفتن هم یادشان رفته بوده... به اینها هم می گویند جوک؟
در مورد اين نظر شکايت کنيد
سلام.
جالب بود.
چیزی که برای من جالبه اینه که معمولا ما ایرانیا چون خودمون شوخ طبع هستیم از جوکهای خارجیا کمتر خندمون میگیره.
در هر حال جکها بر میگردن به فرهنگها.
در مورد اين نظر شکايت کنيد
خوب ؛ منظور؟؟؟؟
حالا می خواهید بگوید که چه؟ حتما به ما هم آنقدر ظلم شده که نمی فهمیم دارن سرما کلاه میگذارند...؟ نه بابا اشتباه فهمیدی ... دیگه دست انگلیس و امریکا برا ما رو شده. اگر با حکومت خودمان هم مشگل داشته باشیم , خودمان حل می کنیم.. دایه عزیزتر از مادر نمی خواهیم.
در مورد اين نظر شکايت کنيد